اهل عربستان سعودى است وبه مسجد جمکران آمده است. مى گوید:
(ما سنّى بودیم. اهل تسنن اسم حضرت فاطمه وزینب (علیهما السلام) را براى بچه ها خوب نمى دانند وعقیده دارند که هر بچه اى به این نام باشد به زودى مى میرد، امّا من همسرى داشتم که فاطمه نام داشت ودر اولین زایمان هم دخترى به دنیا آورد. خانواده من اسم (حفصه) را براى او انتخاب کردند، ولى من زیر بار نرفتم واسم فرزندم را هم فاطمه گذاشتم. بعد از سه سال فاطمه مریض شد. دخترم را خدمت قبر رسول اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم)بردم واز ایشان شفا خواستم که الحمد للّه شفا دادند. بعد از برگشتن از نزد قبر حضرت رسول، دخترم خوابید. خوابش طولانى شد. هر چه صدایش کردیم، بیدار نشد. او را پیش دکتر بردیم که گفت: بچه مرده است. وقتى به دکتر دیگرى مراجعه کردیم، او هم همان جمله را گفت.
دخترم را به غسالخانه بردیم. بعد از چند دقیقه دیدم که او حرکت کرد واز من آب خواست. برایش آب آوردم. وقتى او را بغل کردم، گفت:
بابا! توى خواب دیدم که مردى پیش من ایستاده ودو رکعت نماز خواند. بعد از نماز دست مبارک خود را بر سر من کشید وگفت: بلند شو، شما زنده مى مانید وفعلا نمى میرید! وگفت که به بابایت بگو تا شیعه شوید.
آرى! این مسئله باعث شیعه شدن من شده است. حالا، براى تشکر وقدردانى از آقا امام زمان (علیه السلام) عازم ایران شدم وبه مسجد جمکران آمدم).
(إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، ولا ناسینَ لِذِکْرِکُمْ، وَلَوْلا ذلِکَ لَنَزلَ بِکُمُ اللاَّْواءُ وَاصْطَلَمَکُمُ الاَْعْداءُ، فَاتَّقُوا اللّهَ جَلَّ جَلالُهُ وَظاهِرُونا عَلَى انْتِیاشِکُمْ مِنْ فِتْنَة قَدْ أَنافَتْ عَلَیْکُمْ).
ما در رسیدگى وسرپرستى شما کوتاهى واهمال نکرده ویاد شما را از خاطر نمى بریم که اگر جز این بود، دشواریها ومصیبتها بر شما فرود مى آمد ودشمنان، شما را ریشه کن مى کردند. پس تقواى خدا پیشه کنید وما را بر رهایى بخشیدنتان از فتنه اى که به شما روى آورده یارى دهید.
فرازهایى از توقیعات حضرت بقیة اللّه الاعظم (علیه السلام)
نویسنده: واحد تحقیقات مسجد مقدس جمکران
تهیه وتنظیم:محسن کشاورز